سایه ها مفهوم خاموشی را نمی فهمند
سخت است به رفتنی ؛ بگی برگرد
او حتی اگر بازگشتی عمیق داشته باشد
جسمش با تو و چشمش به دیگری باشد
و چه بی فایده جلوه می دهد
انگار گلی را کاشته ای که در حیات همسایه شکوفه می دهد
حال ای روشنایی کجایی که دیگر سایه ام بالا سرش نیست
بیا در اقیانوس من غرق شو؛ شهر من تنها مانده؛دشمنش نیست
ali tmar first post in the line
plz dont copy
tmar.bmarموضوعات مرتبط: تیماری ها ، احساسی ، پست شخصی ، ،
برچسبها: